استراتژی گاو بنفش، راهی خوب و مناسب برای تبلیغات مؤثر


مقدمه : این مقاله شما را با پنج روش بازاریابی آشنا می کند. ولی هر شخصی روشی مخصوص به خود را داراست. که شامل: قیمت، محصول، بسته بندی، روابط عمومی، جایگاه یابی، پیشی گرفتن و بازاریابی اجازه ای می باشد. این مقاله در مورد یک روش جدید است. و این روش جدید همان گاو بنفش است . گاو بنفش چشمگیر است و دارای ارزش است که می توان در مورد آن صحبت کرد. بازاریابی چشم گیر هنری می باشد که بتوان بواسطه آن چیزهایی را در ارتباط با خدمات و محصولات خود بصورت شایسته ای مورد توجه قرار دهیم. ضمن تشکر پیشاپیش ما از صبر و حوصله تان در مطالعه این نوشتار، تلاش ما در این مقاله کمک به رشد و پیشرفت شغلی شما بر اساس علم روز دنیاست. همچنین همواره در تلاشیم تا فکر، ایده و طرحهای نو و خلاقانه به شما کاربر و مخاطب ارجمند ارائه دهیم. امید است با بهرمندی شما از این مطالب در حوزه تبلیغات و آگهی اینترنتی، بیش از پیش موفق باشید. چرا که موفقیت رایگانا، انعکاس موفقیت شماست.
واحد بازاریابی: 
واحد بازاریابی خدمات و کالا را در اختیار گرفته و با صرف پول، مزایای آن را به مخاطبین هدف اطلاع رسانی کند. که البته این روش دیگر کارآمد نیست. چرا که ما دیگر نمی توانیم مستقیما با انبوه مخاطبین روبرو شویم. این مطلب به ما می گوید که چرا باید گاو بنفش را در هر کاری دخیل سازیم. و چرا دیگر تلویزیون و برخی رسانه ها دیگر کلید موفقیت نیستند. و در آخر اینکه چرا بازاریابی کاملا دگرگون شده است.
آیا شما  تا کنون متوجه این انقلاب شده اید؟
با کتاب «به دنبال موفقت» تام پیترز نخستین تلنگر در حوزة بازاریابی زده شد. این کتاب شرح این است که چرا محصولات و خدمات آینده دار توسط اشخاص مشتاق ساخته و پرداخته می شوند. وی این حقیقت را عنوان میکند که نگهداری مشتری قدیمی به مراتب ارزانتر از یافتن یک مشتری جدید است. کتاب گذر از شکاف «جنامور» نیز می گوید که چگونه محصولات، خدمات وایده های نو در بین مردم پخش می شود. اکثر شرکتها و برندها روشهای نوین بازاریابی را مدهای چاره ساز می دانند و آنها را به عنوان یک استراتژی اصلی در شرکت ارزش قائل نیستند. مدهایی که فقط ارزش نیم نگاهی را دارد.
اصلا چرا به گاو بنفش نیاز داریم؟
حقیقتهای تلخ در بازاریابی قدیمی عبارتند از:
1- نیاز نداشتن مردم به کالا و خدمات شما، تمکن مالی و زمان کافی نداشتن. 
2- وقت کافی نداشتن برای شنیدن حرفها و درک مطالب در آگهی و تبلیغات موجود.
قرن بیستم، قرنی با امکان انتخاب زیاد برای مشتریان و زمان بسیار کوتاه برای انتخاب است. دیگر قوانین و قواعد قبلی موثر نیست و به نظر میرسد که باید تغییر کند.
صنعت تلویزیون دیگر مُرد ! 
صنعت تلویزیون راهی برای آگهی و تبلیغات و بازاریابی بوده است. در این نوع سیستم حفره ای بزرگ در بازار که بدان پرداخته نشده را یافته و سپس کارخانه ای بنا نموده و با آگهی و تبلیغات تلویزیونی گسترده سود خوبی حاصل می کردند.
مقایسه عصر صنعت تلویزیون با عصر پس از آن:
1- محصولات در آن زمان متوسط بود اما پس از آن چشم گیر.
2- آگهی و تبلیغات آن زمان برای همگان بود اما پس از آن برای تطبیق پذیران اولیه.
3- در آن زمان ترس از شکست بود اما پس از آن ترسِ، از ترس.
4- چرخه ها در آن زمان دراز مدت بود اما پس از آن کوتاه مدت.
5- تغییرات آن زمان اندک بود اما پس از آن وسیع.
حال سوال اینجاست که چه چیزی موثر می باشد؟
یکی از راه و روشهای دست یافتن به یک تئوری و استراتژی بزرگ آن است که دریابیم در دنیای واقعی چه راه و روشهای موثری وجود دارد. و آیا این راه و روشها به موفقیت منجر شده است. پس تنها آگاهی یافتن کافی نیست. بازاریابان قدیم موضعشان این بود که فورا از قدرت و توانایی آگهی و تبلیغات تلویزیونی دفاع کرده و با اشتیاق از داستانهای موفقیت آمیز سالیان گذشته تعریف و آن را یادآوری می کردند. و با رضایتمندی و بطور مفصل از اینکه چرا فقط تلویزیون می تواند با همان روشهای قدیم برای محصولات و خدمات جدید و یا حفظ محصولات و خدمات قدیمی آگاهی لازم را ایجاد کند، سخن گویند.
این فقط یک شعار نیست، «خواستن توانستن است» : 
هدف ما در مقاله گاو بنفش آن است که این موضوع را آشکار سازیم که افزایش تمایل به انجام روشهای شگفت انگیز موجب ایمنی بیشتر خواهد شد و نه اینکه خطرات بیشتر. پس روشهای قدیمی چیزی جز شکست در پی نخواهد داشت، بلکه خلق راه و روشهای چشم گیر ضروری بوده و ارزش صحبت کردن را دارد. بهتر است بجای تلاش در استفاده از فناوری جدید به منظور تولید محصولات و ارائه خدمات بهتر و همچنین مطابق با استاندارد رفتاری خریداران، تلاش کرده تا آنان را به تغییر در این رفتار دعوت نماییم و محصولات و خدمات خود را به نحوی کارا تر و چشمگیر تر سازیم.
چگونه کار را آغاز کنیم:
بگذارید صریحتر بگوییم که هیچکسی خود را مشتاقانه با محصول شما وفق نخواهد داد. و اکثریت مصرف کنندگان راضی بوده و انتخاب خویش را نموده اند و به آن انتخاب و چیزهای خود دل بسته اند. آنان اصلا به دنبال کالا و خدمات جایگزین نیستند. و شما قدرت و توانایی آن را ندارید که آنان را به قبول و پذیرش کالا یا خدمات خود مجبور سازید. فقط تنها شانس شما آن است که محصول و خدمات خود را به کسانی بفروشید که به تغییر علاقه داشته و کالا و خدمات جدید را دوست می دارند. پس شما باید محصول یا خدماتی را طراحی نمایید که بسیار چشمگیر بوده و تطبیق پذیران اولیه را جذب کند و باید به اندازه لازم و کافی جذاب و منعطف باشد. جمله کلیدی اینکه ایده های خریدی که انتشار می یابند، برنده اند.
یک برند و یا نام تجاری، یک محصول و یا خدمات جدید، چیزی بیشتر از یک ایده خرید نمی باشد. و احتمال موفقیت ایده های خریدی که انتشار می یابند بیشتر از ایده هایی است که پخش نمی گردند. ایده های خریدی که منتشر می شوند، ایده های ویروسی می نامند. عطسه کنندگان یک عامل اصلی در انتشار ایده ای ویروسی هستند. آنها کسانی هستند که ویژگیها و مزیت هایی را که در یک محصول و یا خدمت جدید می بینند برای دوستان، آشنایان و همکاران خود بازگو می نمایند. در هر بازار، عطسه کنندگان اندک و معدودی وجود دارد. آنها نه همیشه ولی اغلب از دستة تطبیق پذیران اولیه هستند. ایجاد و یافتن انگیزه در این اشخاص گامی حیاتی در انتشار یک ایده ویروسی می باشد.
کلام «رایگانا» : لازم بذکر است که این موضوع در واقع همان تبلیغات دهان به دهان می باشد که به شیوه ای نوین و البته گویا تر بیان شده است. 
یک سوء تفاهم و برداشت نادرست :
مشکل اینجا است که بازاریابان در موارد فراوانی دچار برداشت اشتباه و نادرستی می شوند. و پس از خواندن این مطلب، نتیجه می گیرند که این راه کارها و روشها به ندرت موثر واقع خواهد شد. و در همان زمان افراد نادانی بودند که میلیاردها دلار صرف آگهی و تبلیغات خود می نمودند. اینجا باید گفت که هر دو گروه به اشتباه افتاده اند. گاو بنفش اصلا ارزان نیست بلکه در واقع موثر است. لازم و ضروری است که این موضوع را درک کنیم که سرمایه گذاری بر روی گاو بنفش، خردمندانه تر از خرید آگهی و تبلیغات در سوپر جم می باشد.
آیا این تقلب است؟ 
برخی از شرکتها و برندها برای دست یافتن به موفقیت از روشهای تبلیغ مدار و قدیمی استفاده نمی نمایند. مثلا آمازون دات کام از نگاه فروشگاه های محلی تقلب می کند چرا که قدرت و توانایی ارائه انتخاب وسیع و حمل رایگان یک مزیت غیر عادلانه نسبت به آنها بخشیده است. همینطور وندی، گوگل و... در نگاه دیگر رقبای فریب خورده این شرکتها یک متقلب هستند. چرا که بنا بر قوانین پذیرفته شده و سنتی عمل نمی نمایند.
یکسان نبودن همه مشتریان: 
مخاطبان و مشتریانتان را متمایز کنید. گروهی را بیابید که بیشترین سود را برایتان داشته باشد. گروهی که احتمال عطسه کردن بیشتری را داشته باشند. بیاموزیم که چگونه باید این گروه ها را توسعه دهید. آنان را در معرض آگهی و تبلیغات خود قرار داده و تشویق کنید. و بقیه را رها نمایید. آگهی و تبلیغات نبایستی برای عموم تهیه، آماده و تولید گردند. آگهی و تبلیغات بایستی مشتریان و مخاطبانی برگزیده را مورد هدف قرار داده و روی آنان تمرکز کنند.
گاو بنفش شدن ساده نیست: 
حال اگر گاو بنفش روشی موثر در میان مخاطبان و عموم مردم برای درخشش به این اندازه ساده بود، پس چرا هر کسی این کار را انجام نمیدهد؟ پس چرا این قدر گاو بنفش شدن سخت است؟
گاو بنفش، بسیار نادر و کم است چرا که مردم ترسو می باشند. شما اگر چشمگیر باشید شاید عده ای شما را قبول نکنند. پنهان ماندن بهترین آرزوی ترسوها است. افرادی که در جستجوی برتریند معمولا مورد هدف انتقادند. کار و عمل بدون خطر یعنی سازگاری و شبیه به یکدیگر بودن در بازاری پرازدحام و شلوغ به معنای شکست می باشد. ولی برجستگی و خاص بودن  یک تفاوت محسوب می شود. فکر اغلب مردم می تواند کارمان را  سهل و راحت تر نماید و این خبر خوبی است. چرا که به دلیل داشتن وحشت از گاوی بنفش شدن، ما می توانیم با تلاش و کوشش کمتر به یک وجه تمایز دست یابیم. محصول و خدمات جدیدی که برجستگی داشته و خاصند، موفق ترند.
آیا می دانید که برای موفقیت در گاو بنفش تضمینی وجود دارد یا خیر؟ آیا می دانید که خدمات یا محصولتان به اندازه  لازم و کافی چشمگیر است یا خیر؟ نکته قابل توجه همینجاست که آیا گاو بنفش تاثیر گذار است یا خیر؟ ای نکته قابل پیش بینی نمی باشد. کسالت آور بودن همواره منجر به شکست بوده و یک استراتژی پر خطر می باشد.
افراد با ذکاوت، کسب و کار را درک کرده و می کوشند که ریسک های موجود را به حداقل برسانند. آنان می دانند که همیشه گاو بنفش موثر نیست. ولی آن را می پذیرند که تنها راه ممکن این است.
پیروی از یک رهبر مهم است: 
آیا میدانید که چرا پرندگان با نظم خاصی پرواز می نمایند؟ چون آن پرندگانی که به دنبال یک رهبر در حرکت اند آسانتر پرواز می نمایند. رهبر می تواند مقاومت هوا را بشکند و پرندگان پشت سر می توانند موثر و آسانتر پرواز کنند.
ادامه ندادن کار برای رسیدن به رهبری واحد، مشکل افرادی است که از مشاغل چشمگیر پرهیز می نمایند. آنان می خواهند که برای شرکتی بزرگ کار نمایند. و به عمد می خواهند نقشهای ناشناخته ای را بر عهده گیرند و در پشت سر حرکت کرده تا از ریسک رهایی یافته و انتقادی نشنوند. در واقع اگر آنان اشتباهاً پرنده نامناسبی را دنبال نمایند شکست خواهند خورد.
ارزیابی درست کلید موفقیت در گاو بنفش: 
محصولات انبوه نیازمند بازاریابی انبوه است و همچنین بالعکس آن. معمولا بازاریابان از ارزیابی درست نتیجه کارشان متنفرند: 
بازاریابان بی شک می دانند که ارزیابی درست، کلید موفقیت آنهاست. ارزیابی معیّن می کند چه چیز موثر بوده و چه کار را بیشتر باید انجام داد. اکثر بازاریابان همواره در برابر ارزیابی نتیجه کار یک مقاومتی نشان می دهند. در واقع ارزیابی به معنی پذیرش اشتباه و اصلاح کارمان است. آگهی و تبلیغات در رسانه ها چه آگهی تلویزیون باشد و چه آگهی چاپی، از حس پرواز سخن می گوید و نه از رفع نمودن اشتباهاتمان. نکته مهم این که یکی از دلایل موفقیت در عصر امروز آگهی و تبلیغات در اینترنت بوده که رشدی سریع داشته و بازاریابان را به ارزیابی آن و قبول درستی این کار وادار نموده است.
برنده واقعی در دنیای گاوهای بنفش چه کسی است؟
حدوداً مشخص است که بازندگان چه افرادی هستند: نام و برندهای تجاری بزرگ با داشتن کارخانجات بزرگ و اهدافی فصلی، سازمانهایی با پتانسیل زیاد کاری ولی با قدرتی کم برای مانور دادن در برابر خطرات تحمیلی، شرکت هایی که به دوران صنعت آگهی در تلویزیون انس دارند. ولی برندگان حقیقی شرکتهای کوچک و متوسطی هستند که در پی افزایش سهم بازارند. شرکتهایی که چیزی برای باخت ندارند.
مزیت و ویژگیهای گاو بنفش بودن :
هرچه قدر دنیا آشفته تر شود مردم نیز بیشتر در پی امنیت اند. آنان می خواهند تا حد الامکان خطرات موجود در کسب و کار خود را از بین ببرند. هرچه قدر تعداد کمتری برای ایجاد گاوی بنفش تلاش نمایند، پاداش و سود چشمگیر افزایش خواهد یافت. در حقیقت افرادی که با تلاش خود سعی در تحت تاثیر قرار دادن دیگران را دارند به نتایج خوب  و بهتری دست خواهند یافت. پس هر میزان چشمگیر باشید در واقع قدرت و توان فوق العاده ای از خود در بازار کار به نمایش می گذارید و آنانی که در پی گاو بنفش اند صاحب پاداش و سود بیشتری خواهند بود. آن زمان که شما می خواهید چیز کاملاً چشمگیری ایجاد کنید، چالش کارتان اینجاست که این دو فعالیت را بطور هم زمان انجام بدهید. یعنی برای هر برنامه ریزی ارزشمندی، گاوتان را بدوشید و تشخیص دهید که چطور می توان از مزیت و ویژگیهای گاو بنفش در یک مسیر توسعه نهایت استفاده و بهره برداری را بنمایید. فضایی ایجاد نمایید که بتوان در آن گاو بنفش جدیدی را به موقع ایجاد و خلق کنید و در آن زمان که مزیت و ویژگیهای گاو بنفش اول در حال تنزل و افول است بتوانید جایگزین نمایید.
نتیجه یکجا نشستن و...
شما اگر کاری انجام ندهید حداقل آن این است که برای مشتریانتان با ارسال آگهی و ایمیل های تبلیغاتی متداوم هیچ مشکلی بوجود نخواهید آورد. 
آنگاه که کاری انجام ندهید، عطسه کنندکان کالا و محصولاتتان می توانند مزیت و ویژگیهای همان خدمات و کالای اولیه خوبی شما که در آغاز بواسطه آن شناخته شده بودید را جار و فریاد بزنند. در واقع فعالیت های جدید، خدمات و محصولات با همان سطح متوسط و با همان آگهی و پیامها، فقط می تواند کار انتشار ایده را برای طرفداران معدودی که از قبل دارید سخت تر نماید. نکته اینکه هرچند کاری نکردن بخوبی کاری بزرگ انجام دادن نیست، ولی بدون دلیل مشغول کردن بخش بازاریابی به مراتب بدتر از کاری انجام ندادن است.
برنامه ریزی و فرایند گاو بنفش:
بهتر است بدانیم که برای به وجود آوردن گاو بنفش، تاکتیک و یا برنامه ای خاصی برای نمایش خدمات و یا محصولات وجود ندارد. بلکه گاو بنفش در طی برنامه ریزی و یک فرایند ساخته و پرداخته میشود که در آن شرکت، سازمان و برندها بصورت آگاهانه جهت چشمگیر شدن خدمات و محصولات خود به کشف مرزهایی میپردازند.
سازش، گاو بنفش را کم رنگ می کند:
هدف بازاریابی و آگهی اگر ایجاد گاوی بنفش است و ماهیت آن بصورتی است که در بعضی مزیت و ویژگی ها باید حتما فوق العاده بود سازش صرفاً شانس موفقیتتان را پایین می آورد. در حقیقت سازش کمرنگ نمودن مرزهای وجه تمایز جهت بدست آوردن رضایت دیگران است.
چهار چرخه جادویی برای گاو بنفش: 
چهار مرحله در این چرخه به شرح ذیل است: 
1- از اشخاصی که برای اولین بار به ملاقات آنها می روید، اجازه بگیرید. البته اجازه نه برای ارسال آگهی، ایمیل، ارائه دیگر خدمات، فروش باقی مانده محصولات موجود بواسطه کاهش حاشیه سودتان. بلکه اجازه برای خبر دادن گاو بنفش بعدی به آنها.
2- به کمک عطسه کنندگان خدمات و یا محصولات در گروه مخاطبینتان، سعی و تلاش نمایید تا بتوانید ایده خرید خدمات و یا محصولات خود را ساده تر پخش کنید. همچنین وسایل و داستان های که آنان برای انتشار ایده خرید مورد نیاز دارند را در اختیارشان قرار دهید.
3- زمانیکه از مرز چشمگیر بودن گذشته و به کسب و کاری سودآور رسیدید دیگر بگذارید گروهی دیگر از شرکت و یا سازمان شیر گاو بنفش را بدوشد. سعی کنید خدمات خود را گسترش داده و محصولات خود را با دادن خدمات همراه سازید و بگذارید ثمرات آن به بار بنشیند. اما گمان نکنید که کارتان تمام شده است. هرخدمات و محصول یک سراشیبی غیرقابل اجتناب دارد.
4- سعی کنید مجدداً دست به ابتکار و نوآوری زده و دوباره تکرار نمایید. با حسی انتقام جویانه تولید و ایجاد گاو بنفش دیگری را شروع کنید. بارها و بارها شکست بخورید و فرض نمایید آن چیزی که آخرین بار چشمگیر بوده دیگر این بار چشمگیر نیست.#
معنای بازاریابی کردن امروزی چیست؟
حال اگر گاو بنفش یکی از روشهای بازاریابی باشد می توان گفت تاثیرات عمیقی در یک شرکت، سازمان و یا برند بوجود می آورد. گاو بنفش می تواند تعریف بازاریابی را بکلی تغییر دهد. بازاریابی عبارت است از: خلق و ابداع، سعی و تلاش برای طراحی، مهارت در تولید، هنر قیمت گذاری خدمات و محصولات و همچنین شیوه و روشهای فروش خدمات و محصولات.
یک شرکت و یا برند گاو بنفش چگونه می تواند توسط فردی بجز یک بازاریاب اداره گردد؟
برند و شرکت هایی که گاو بنفش ایجاد و تولید میکنند توسط بازاریابان اداره می شود. حال اگر برند و یا شرکتی در حال شکست باشد ایراد کار از بالاترین سطوح مدیریتی آن می باشد. یعنی احتمال بسیار زیاد مشکل آن است که آنان فقط شرکت را اداره می نمایند و نه بازاریابی خدمات و محصولات را .
ما طراح هستیم و نه دیگر بازاریاب:
حال اگر دوران «بازاریابی بعد از طراحی» و یا «بازاریابی بعد از تولید» به پایان رسیده، پس چه چیزی جایش را گرفته است؟ پاسخ طراحی است. طراحی مداری است که بواسطه آن موفقیتی حاصل شود که شرکت و یا یک برند بتواند بازاریابی خدمات و یا محصولات را در خود آن محصول قرار دهد. ماهیت این کار مطمئن نیست، ولی واقعیت آن واضح می باشد. امروزه حضور موثر فردی که در موفقیت ارائه خدمات و یا محصولاتی بتواند تاثیر بسزا و خوبی داشته باشد از آن زمانی که نخستین بذر آن پروژه کاشته شود، الزامی است.
آیا جسارت داشتن جهت چشمگیر بودن الزامی است؟
جسارت داشتن همیشه چشمگیر نبوده و جسور بودن همیشه لازم نیست. چرا که گاهی اوقات جسارت موجب آزار دیگران است. شما می توانید بصورت موقتی و با استفاده از رفتار جسورانه، توجه اشخاصی را که تمایل ندارند توجه کنند را جلب کنید. ولی بدانید که این امر یک استراتژی بصورت بلند مدت نبوده و جسارت نمی تواند به تنهایی موثر باشد. چرا که عطسه کنندگان خدمات و یا محصولات با شرکت و یا برند تان همواره در تعامل بوده و اینگونه ذهنیت مثبت و خوبی از شرکت و یا برند شما پیدا نخواهند کرد.
در چه زمانی یک گاو بنفش به دنبال شغل و کار میگردد؟ 
به احتمال بسیار زیاد، آخرین باری که کار و شغل خود را تغییر داده اید از رزومه استفاده نموده اید. اغلب افراد چشمگیر، رزومه ندارند. در عوض آنان به عطسه کنندگان تکیه کرده تا در زمان و موقع لازم به سرعت آنان را به دیگران پیشنهاد دهند. 
رمز کار چگونگی جستجوی شغل و کار نیست. بلکه رمز کار آن است که آن زمان که افراد در پی یافتن شغل و کار نیستند چه کاری انجام خواهند داد. اصولا گاو بنفش کارهای جسورانه کرده و بر روی پروژه های پر هیاهو و سر و صدا کا ر می نمایند. این افراد اهل ریسک اند. که غالباً خطرات شکست های بزرگ را نیز داراست. اما این شکستها به ندرت در بن بست قرار می گیرند. در حقیقت و مهم تر آن که این کارها ریسک نیست بلکه آنان فقط شانس خود را جهت دریافت پروژه های بهتر و سودآور افزایش می دهند. حالا اگر شما در فکر تبدیل به گاو بنفش شدن هستید، زمان این تبدیل آن وقتی است که به دنبال پیدا کردن شغل و کاری جدید نیستید.
آیا گاو بنفش هدفش ایجاد هیجان می باشد؟ 
برای اکثریت ما اضافه نمودن جذابیت و هیجان به کار و فعالیتهایی که انجام میدهیم ایده ای قابل قبول است. اشخاصی که می گویند ما چگونه میتوانیم موضوعی را برای مخاطبی خارجی مهیج و جذاب نماییم یا ما توان آن را نداریم که از عهده جلسه های احمقانه و شکست در فروش خدمات و یا محصولات بر بیاییم. با شنیدن داستان های بازاریابان خلاق دچار انگیزه نمی شوند. انسان هایی که شکاک هستند گمان می نمایند که تمام این هیجانها یک نوع دلخوشی می باشد. آنان خریدار و خواستار این قضایا نیستند. آنان فقط می خواهند کاری کنند که گمان دارند موثر است. حال شما برای ایجاد و ساخت گاو بنفش نیاز به خلاقیت و هیجان زیادی ندارید. چیزی که مورد نیاز شماست درک این مطلب است که انتخاب دیگری نخواهید داشت؛ جز توسعه و گسترش کسب و کارتان و یا شروع فروش خدمات و یا محصولات جدید با ایده و تفکر یک گاو بنفش.
یک گاو بنفش چه مقدار ارزشمند است؟
وقتی شما به دهکده یا روستایی وارد می شوید به احتمال زیاد گاوها نظر شما را به خود جلب می نماید. اما پس از مدتی همه چیز آن محیط برای شما عادی خواهد شد و دیگر آن گاوها جلب توجه نکرده و تنها مشتی گاو کسالت آور هستند. حالا چه اتفاق می افتد که یک روستایی صاحب گاوی بنفش بشود؟ پاسخ بسیار ساده است: یقیناً در زمان کوتاهی این خبر در همه جای روستا و دهکده و اطراف آن منتشر خواهد شد و همگان خبردار می شوند و برای دیدن گاو بنفش هیجان زیادی نشان می دهند و دائماً دوست می دارند که درباره آن شنیده و صحبت کرده و اطلاعات بیشتر بدست آورند و چه بسا حتی شایعه درست نمایند. یک گاو بنفش جالب و چشم گیر بوده و درباره آن قاعدتاً صحبت می شود و معروف شده و ارزش پیدا خواهد کرد. ولی ارزش یک گاو بنفش چه مقدار است؟ گاو معمولاً طبق مقدار وزن گوشتی و شیردهی آن ارزش گذاری می شود، شخصی که قصد فروش و یا خرید یک گاو را دارد برایش گاوهای پروار و بزرگ ارزشمندتر از گاو لاغر است. اما یک گاو بنفش چطور؟ گاو بنفش اگر حتی لاغرترین گاو روستا و دهکده نیز باشد و حتی شیر هم ندهد اما چون دارای یک ویژگی و عاملی خبری است، بسیار چشم گیر بوده و موجب کنجکاوی مردم می شود و این بسیار بیشتر از گاوی گوشتی و شیرده اما معمولی ارزشمند است. راز و معمای نهفته در گاو بنفش همان ویژگی و عامل خبری آن است که موجب صحبت مردم در جمع می شود و دوست می دارند این موضوع را برای یکدیگر تعریف کنند و همواره دوست می دارند جزو نخستین افرادی باشند که آن را تعریف می نمایند. به همین سبب که گاو بنفش توانست مردم را به خود جلب نماید برای رسانه ها نیز این موضوع ارزشمند و مهم است که آن را انعکاس داده تا در نظر مخاطب جذاب و بروز بمانند. به خصوص در دنیای و عصر امروز که تبادل سریع اطلاعات و زمان پر رونق شبکه های اجتماعی است این ایده ها قدرت زیادی پیدا خواهد کرد. آیا شما نیز گاو بنفش دارید و از گاوهای بنفش اطرافتان بخوبی بهره میگیرید؟
در بازاری پر ازدحام وقتی همه از روشها و آگهی های تبلیغاتی معمول بهره میبرند شبیه شدن به دیگران به معنای شکست نام تجاری شماست. استفاده از ایده و روش های متفاوت و گاوهای بنفش اطرافتان تنها راهی است که می توانید به نام تجاری ماندگار خود و تبلیغاتی پر از سود دست یابید. گاو بنفش هرچند کمی گرانتر است ولی همواره در ذهن مخاطب خواهد و اثری فوق العاده دارد. در خاطر داشته باشیم که یک گاو بنفش بسیار بیشتر از گاوهای پروار اما معمولی برای صاحبانش ارزشمند است. خصوصاً در زمان پر رونق شبکه های اجتماعی هر ایده گاو بنفش با سرعت باور نکردنی در بین مخاطبین پخش می شود. مهمترین مسئله این است که تا چه حدی از گاوهای بنفش اطرافتان به نفع خود بهره می برید. نمونه ای مشخص از ارزش و تاثیر گاو بنفش (یعنی گاو بنفشی لاغر در برابر گاوی پروار اما معمولی) می توان برج کج پیزا در برابر معبد باشکوه پانتئون روم مقایسه کرد. هرچند این معبد دیدنی تر، قدیمی تر و زیباتر از برج کج پیتزا می باشد اما برج کج پیزا است که سالانه چندین میلیون نفر گردشگر را به سمت خود جلب می نماید. برجی که فقط به خاطر اشتباهی در معماری کج شده، ولی فقط همین کج بودن این برج را به گاوی بنفش مبدل نموده که مردم درباره آن صحبت کرده و آن را دوست داشته و حتی در کنار آن عکس می گیرند. و قطعا بدون ویژگی کج بودن برج پیزا فقط ساختمانی قدیمی، معموله و چند طبقه می باشد. پس تنها آگهی و تبلیغاتی موثر و ماندگار می شود که متفاوت و خاص باشد به نحوی که این قدرت و توانایی را داشته باشد که در مرکز توجه قرار گیرد.
آنگاه که چشم نگاه می کند ولی مغز نبیند!
آیا برایتان اتفاق افتاده که شخصی نام خود را به شما بگوید ولی بلافاصله بعد از مدت کوتاهی به کلی نامش را به فراموشی بسپارد و به خاطر نیاورد؟ مردم جه برخوردی با شما، تبلیغاتتان و کسب و کارتان دارند؟ آیا آنها را به خاطر می سپارند و یا به سادگی فراموش می نمایند؟ آیا برای شما اتفاق افتاده که قصد داشته باشید از محل کارتان و یا هر جای دیگر به منزل برگردید ولی اصلا متوجه نشده باشید که چگونه به منزل رسیده اید و فقط آن زمان متوجه می شوید که  به منزل رسیده اید که در تمام مدت ذهن شما در خواب بوده و یا اگر در حال رانندگی بودید به هیچ وجه متوجه نشدید که در پشت کدام چراغ راهنمایی توقف نموده اید و هیچ تابلو راهنمایی نیز ندیده و کاملا به اطرافتان بی توجه بودید. یا اگر تاکسی سوار یا پیاده می شدید در تمام مراحل این کار را بی توجه و تمرکز انجام می دادید. حالا بهتر است با مثال و مصادیق بیشتری با هم عملکرد مغزتان را درک نماییم. ذهن فرد در زمان بیداری دارای دو حالت عملکرد می باشد. (1) حالت آلفا (نیمه هوشیار). (2) حالت بتا (هشیاری کامل). مثال حالت آلفا (نیمه هشیار) در واقع همان حالت رفتن مسیر تا منزل است و ذهن ما هشیار نیست و کاملا به اطراف، تابلوها، پیام ها و تبلیغات بی توجه است. چشم می بیند ولی ذهن آنچه چشم نگاه می کند را نمی بیند و مهمتر آنکه در هیچ جای ذهن نیز ثبت و ظبط نمی کند. حالت بتا (هشیاری ذهن) مثالش پیمودن مسیر تا منزل با شرایطی است که سطح زمین کاملا یخ زده و سرد است. در این حالت ذهن ما کاملا هشیار و متمرکز است تا زمین نخوریم و وقتی به منزل می رسید همه مسیر و حتی نحوه راه رفتن خود را به یاد داریم.
حالا ارتباط این موضوع با آگهی و تبلیغات موثر چیست؟
لطفا با دقت به این تصویر نگاه کنید، در سمت چپ تصویر چیزی است که چشم می بیند و در سمت راست آن چیزی است که مغز می بیند. می توانید آزمایش کنید بعد از خواندن روزنامه ای توسط یکی از دوستان شما آیا چنین می شود و از وی بپرسید چه نوع آگهی و یا تبلیغاتی در آن وجود داشت. و یا شخصی را پس از خروج از مترو آزمایش کنید و از وی بپرسید که چه آگهی و یا تبلیغاتی بر روی دیوار یا دستگیره ها وجود داشت. اکنون بیاییم مثال رفتن مسیر تا منزل را مجددا مرور کنیم؛ افراد حتی به چیزهای بسیار مهمتر نیز توجه نمی کند چه برسد بخواهد به آگهی و تبلیغات شما توجه نماید. این آزمایشات را نیز روی انسانهای عادی انجام دهید. البته کسانی که خود کار آگهی و تبلیغات انجام می دهند یا صاحب کسب و کاری می باشند بسیار بیشتر به آگهی و تبلیغات توجه می نمایند.
جالب اینکه این موضوع فقط به دیده شدن نیز ختم نمی شود. حال این سوال که آیا اتفاق افتاده مطلبی را مطالعه کنید اما تمرکز لازم را نداشته باشید؟ شما در اینجا تمام مطلب را بدون هیچ  اشتباهی در کلمات خوانده اید و همچنان ادامه داده و به پایان صفحه رسیده اید ولی تازه متوجه می شوید که یک صفحه را به تمامی مطالعه کرده اید اما حتی یک کلمه نیز یادتان نیست و ذهن شما متوجه آن  نبوده است.
در خصوص آگهی و تبلیغات عادی و معمولی نیز دقیقا همین مطلب صدق می نماید. در طول روز میانگین 3000 آگهی، تبلیغات و پیام بازرگانی در معرض دید ما قرار می گیرد. اما آیا حقیقتا شما به همه این آگهی ها و تبلیغات معمولی توجه می نمایید؟ مخاطب فقط چیزی را خواهد دید که ذهن او به دنبال آن بوده است. دیدن و یا نگاه کردن در تبلیغات امری حیاتی و موضوعی کاملا متفاوت است. اگر مخاطب برای جستجوی برنامه و نرم افزاری به وب سایت و یا مطالعه مقاله ای به مجلات و سایتهایی مراجعه نمایند ذهن آنها فقط به دنبال مطالب و نرم افزارهای مرتبط و مورد نظر آنها است. و حتی آگهی، بنرها و تبلیغات شما را نخواهند دید. و حتی اگر آگهی، بنر و تبلیغات شما را ببینند و نیز بخواند هیچ تضمینی نیست تا ذهن آنان بدان توجه کرده و ذخیره کنند.
این موضوعی انکار نشدنی و کاملا علمی است که ذهن آدمی به چیزهای عادی هیچ واکنشی نشان نمی دهد. مخاطبا شما آگهی و تبلیغاتی که به شیوه ای معمولی باشد را نخواهند دید و چه رسد که به آگهی شما فکر کنند و یا به آن آگهی علاقه مند شده و در ذهن خود آن آگهی و تبلیغات را بسپارند و حتی قصد خرید از شما را داشته باشند؛ خوب به این موضوع و مطلب فکر کرده و در آن تأمل کنید.
پس باید چه کار نمود؟ ذهن آدمی فقط در حالت بتا و هشیاری آمادگی دریافت پیام و آگهی تبلیغاتی شما را خواهد داشت. پس میبایست مخاطبین را به حالت بتا ببریم. ولی چگونه می توان؟ در ذهن ما چیزی به نام قشر شبکه ای وجود دارد که در حقیقت وظیفه آن ایجاد شرایطی است که ذهن ما را به حالت بتا و هشیاری ببرد و آماده پذیرش نماید و سپس دوباره به حالت آلفا بازگرداند. سه چیز است که ذهن را به حالت بتا و هشیاری میبرد:
(1) چیزی که برایمان آشنا باشد: اگر در کشوری خارجی و در بازاری شلوغ از آن باشید صداهای بلند یا آرام زیادی وجود دارد اما  فقط کافی است یصدای آرامی به زبان مادریتان بشنوید پس فورا ذهنتان به حالت بتا رفته و به آن صدا توجه می کنید.
(2) چیزی که برایمان خطرناک باشد: اگر ناگهان صدای بلندی را بشنوید و یا چیزی به سرعت از جلوی چشم ما عبور کند، و یا هر چیزی که خطرناک باشد ببینید ذهنتان به حالت بتا رفته تا بتوانید عکس العمل نشان دهید.
(3) چیزی که برایتان جالب باشد ولی معمولی نباشند: وقتی شما طرح ها و ایده های خلاقانه و همچنین عجیب و چیزهای غیر رایجی و یا برای نخستین بار ببینید، قسمت نیمه هوشیار ذهن چیزی که چشم می بیند را با چیزهایی که قبلا ذخیره نموده مقایسه کرده و اگر جدید، جالب و یا عجیب باشد در این زمان آن را به بخش هشیار ذهن می فرستد مثلا اگر آگهی و تبلیغی در سایت و یا روزنامه برعکس درج و یا چاپ شده باشد حتما آن را می بینید و می خوانید و حتی در ذهن شما ذخیره خواهد شد. مهمترین گام در هر آگهی و تبلیغات موثر آن است که مشتری احتمالی را به حالت بتا و هشیار  برده و بیدار کرده و آماده پذیرش آگهی و پیام تبلیغاتی تان کنید. پس یعنی یا باید تبلیغات شما جدید، خالقانه و جالب باشد که مخاطبین بخواهند به آن توجه کنند. و یا راه بهتر این است که یا در مکانها و یا لحظاتی آگهی و تبلیغ کنید که مخاطبین در آن موقعیت در حالت هشیار به سر برند تا بتواند به آگهی و تبلیغ شما دقت نمایند. پس یعنی اگر شما بتوانید آگهی و تبلیغتان را در سایت و یا روزنامه ای حتی به صد نفر که در حالت بتا و هشیاری به سر می برند نشان دهید، بهتر و موثر تر از آن است که در سطح مترو دهها هزار نفر را در حالت آلفا قرار داده و آگهی و تبلیغ کنید و یا اینکه در روزنامه یا وب سایتی که ده هزار بازدید کننده دارد ولی هیچکدام کنجکاو نیستند که آگهی و یا تبلیغ شما را ببینند تبلیغ نمایید. در بازار یابی بزرگترین توهم آن است که گمان کنید مردم هر چه که شما آگهی و تبلیغ میکنید را با اشتیاق دیده و توجه می نمایند. در یک تحقیق جالب که بر روی یک تبلیغ در روزنامه ای اقتصادی و پر مخاطب وال استریت در آمریکا انجام شد در تیتر تبلیغی معمولی نوشته شد که اگر هر شخصی که این تبلیغ را دید و به ما زنگ زد ده دلار جایزه می گیرد. نتیجه جالب بود. چرا که تعداد افرادی که تماس گرفتند حتی به آن اندازه ای نبود که حتی بتوانند با سود فروش، هزینه آگهی و تبلیغات خود را بپردازند. اگر شما می خواهید برند و شعار برندتان در ذهن مخاطبین حک و ثبت شود اول باید با چیزی متفاوت و چشمگیر ذهن مخاطبین خود را به حالت بتا و هشیار ببرید تا شعارتان در ذهن ناخودآگاه مخاطبینتان ماندگار شود. چرا که ذهن ناخودآگاه آدمی فقط در حالت بتا و هشیار به ضبط و ثبت اطلاعات می پردازد. اگر سرمایه و پول خود را دوست میدارید سعی نمایید جایی را برای آگهی و تبلیغ تبلیغات خود انتخاب نمایید که به اندازه کافی برای مخاطبین و بازدید کنندگان جذابیت داشته باشد و افراد کنجکاوانه به آن محل آگهی و تبلیغات مراجعه کنند. و آن وجه تمایز و روش آگهی و تبلیغات با شیوه ای نوین ذهن فرد را به حالت بتا و حالت آماده سوق دهد.
تبلیغات منحصر به فرد روی بدن کودک 
یک زوج جوان آمریکایی که به تازگی باردار شده و صاحب نوزادی شده بودند جهت تأمین هزینه به دنیا آوردن و نگهداری فرزندشان به پول نیاز داشتند. پس از مدتی تفکر درباره اینکه چگونه این هزینه را تأمین کنند یک ایده به ذهن آنها خطور کرد. ایده کار بسیار جالب بود. آن ایده این بود که آنها با استفاده از کنجکاوی ذاتی خبرنگاران و مردم استفاده نمایند. بدین صورت که آنان نزد شرکتها و برندهای مطرح در آمریکا رفته و این پیشنهاد را دادند که آن شرکتها و برندها می توانند و اجازه دارند که در ازای دریافت هزار دلار برای هر اینچ مربع، لوگوی خود و همچنین آگهی و تبلیغات را بر روی پوست بدن فرزند آنان به نمایش گذارند. نکته قابل توجه این بود که چون این کار یک ایده خلاقانه و روشی منحصر به فرد و جالب برای آگهی و تبلیغات بود آن ایده توانست توجه خبرنگاران، رسانه ها و مردم را جلب نماید. و آن زمان که خبر این کار و حرکت به همراه تصویر کودک پخش شد موجب خواهد شد که میلیونها نفر در  این کره خاکی در سراسر دنیا آکهی و تبلیغات این برند و شرکتها را بر روی بدن این کودک ببینند. و وقتی خبر این کار پخش میشد توجه مردم به عکس نوزاد معطوف و جلب میشد. و مردم کنجکاو بوده و برایشان جالب بود که بفهمند چه برند و شرکتهایی از این روش استقبال نمودند و تک تک آن آگهی و تبلیغات روی بدن کودک را بر انداز کرده و می دیدند. همچنین به همین دلایل که این کار برای مردم جالب بوده برای رسانه ها نیز با ارزش بود تا خبر این کار را به گوش مخاطبان خود برسانند. رسانه های فراوانی این ایده را گزارش نمودند و مصاحبه های فراوانی با والدین کودک انجام دادند. و این خبر بصورت گسترده ای در شبکه های ایمیلی و اجتماعی آمریکا پخش شد. بسیاری از برندها و شرکتهای مطرح و مهم آمریکا مثل: نایک، کوکا کولا، سونی، مک دونالد و غیره این ایده را پسندیده و روی آن سرمایه گذاری نمودند. بدین ترتیب آنها توانستند فقط با یک ایده ساده، کنجکاوی خبرنگاران، رسانه ها و مردم را تحریک کنند. به این صورت والدین نوزاد هم به ازای هر اینچ مربع 1000 دلار دریافت کرده و توانستند هزینه به دنیا آوردن و نگهداری فرزند خود را تأمین نمایند و هم آگهی و تبلیغات موثری برای برندها و شرکتها انجام دهند و آگهی و تبلیغات آنان را در ذهن ناخودآگاه مخاطب کنجکاو جای دهند.
* قابل توجه: کپی و استفاده از این مقاله بدون درج نام سایت رایگانا (www.Raygana.com) به عنوان منبع شرعا و عرفا درست نیست.
}

نماد اعتماد الکترونیک

logo-samandehi